دلم را به چه کس دادم

دلم را به چه کس دادم  و خود نفهمیدم

امیدم را به چه کس دادم و خود نفهمیدم

پروانه اش بودم و او شمعی بود

بال مرا سوخت  اما نفهمیدم 

چه روز ها که غم دل می خوردم 

او خوش بود و من نفهمیدم 

چه لحظه هایی که خوش بودم 

او غم می خورد و من نفهمیدم

سالهایی که با غم و شادی  گذشت 

او غمناک بود و من نفهمیدم 

 

 

 

 

نویسنده : خودم فاطمه صادقی


[ جمعه 5 تير 1394 ] [ 16:20 ] [ seol ]
[ ]

سکوت دنیا

باران نم نم و چیک چیک می بارد . اسمان غمگین و دل گرفته است . در جاده ای خلوت که رو به قبرستان سوت و کوری است قدم بر می 

دارم . آه چه تلخ است سکوت قبرستان . خب مشخص است انها همه مرده اند .آه خیته ام از سکوت . خسته ام . 

هر روز مردگان سکوت دنیا را بیشتر می کنند . و مردم زنده هر روز پا به مرگ می گذارند . اما شاید امیدی به کودکان باشد .

اما برای انها نیز سرنوشت مرگ رغم خورده است .پس یرنوشت من هم همین خواهد بود . از سکوت دنیا بیزارم .

مخصوصا وقتی که ظلمی اتفاق می افتد .اما دنیا یکوت کرده . هنگامی که  کسی کشته می شود ،دنیا سکوت کرده.

کاش راهی بود که بتوانیم سکوت دنیا را بشکنیم ان وقت  کسی کشته نمی شد و کسی ظلم نمی دید .

سکوت دنیا این ایت که همه در عذاب باشند و او ساکت بماند . 

این است سکوت دنیا . این است .

 

نویسنده : مدیر دلی شکسته .فاطمه صادقی 

 

کپی نکنید .چون من این متن ها رو با زحمت می نویسم . 

اگه تو وبتون میزلرید اسم من و وبم رو هم بزارید تا زحمتم هدر نره .

 


[ جمعه 8 خرداد 1394 ] [ 21:6 ] [ seol ]
[ ]

مروارید عشق

مروارید عشق هنوز در اعماق دریا در صدفی در بسته منتظر است . منتظر کسی که بیاید و اورا از طلسم ابدی اش نجات دهد .

او با خود می اندیشد .  کی است معشوقه کسی باشم که عاشق من است ؟ 

کی است زمانی که عاشق کسی  باشم که معشوق من  است ؟

غم دل دارم  اما کیست که گوش شنوایی داشته باشد ؟ 

کیست ان عاشق بر اسب سپید ؟

کیست که در خواب و رویا همتایی نداشته باشد ؟

مروارید این حرف ها را روز به روز تکرار می کرد اما روز ها همان روز ها بود .

 

نویسنده این متن فاطمه صادقی  مدیر وب دلی شکسته 


[ شنبه 2 خرداد 1394 ] [ 21:44 ] [ seol ]
[ ]

اهنگ جاده یک طرفه

♫♫♫

باز دوباره با نگاهت

این دل من زیرو رو شد

باز سر کلاس قلبم درس عاشقی شروع شد

 

دل دوباره زیرو رو شد

با تموم سادگی تو حرفتو داری میگی تو

میگی عاشقت میمونم

میگم عشق آخری تو

حرفتو داری میگی تو

میدونی حالم این روزا بدتر از همست

آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست

قول بده که تو از پیشم نری

واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفست

میمیرم بری آخرین دفعست

پرواز تو قفس شدم بی نفس شدم

دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم

راستشو بگو این یه بازیه

نکنه همه حرفای تو مثه حرف همه

صحنه سازیه این یه بازیه

♫♫♫

بی هوا نوازشم کن اشک و غصه هامو کم کن

با نگاه بی قرارت باز دوباره عاشقم کن

اشک و غصه هامو کم کن

قلب من بهونه داره حرف عاشقونه داره

راه دیگه ای نداره غیر از اینکه باز دوباره

سر رو شونه هات بزاره

میدونی حالم این روزا بدتر از همست

آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست

قول بده که تو از پیشم نری

واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفست

میمیرم بری آخرین دفعست

پرواز تو قفس شدم بی نفس شدم

دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم

راستشو بگو این یه بازیه

نکنه همه حرفای تو مثه حرف همه

صحنه سازیه این یه بازیه..

 


[ دو شنبه 22 دی 1393 ] [ 19:21 ] [ seol ]
[ ]

چت ویتا

ویتا چت چتی برای دوت یابی و سرگرمی . کلیک کن .

ویتا چت


[ دو شنبه 15 دی 1393 ] [ 22:10 ] [ seol ]
[ ]

دنیا رو نمی خوام

!دنیا رو نمی خوام!

 

دنیا رو نمی خوام . دنیا چیزیست که  دوباره با دیدنش اشک در چشمانم

موج می زند . دنیا چیزیست که با زندگی در ان تمام غم ها در دروازه

دل مرا پیش می گیرند . دنیا چیزیست که با چشیدنش حالم از این رو

به ان رو میشود . دنیا مرا به خفت و خواری دعوت می کند .

چیزی که در تمام وجودم همتای ان نیست و وجود نخواهد بود.

دنیا رو نمی خوام . دنیای بد جنس فکر هیچ کس نیست .

هر روز کسی از غم بدجنسی دنیا می میره . کودکی به خاطر حرص و

طمع مردانی هوس باز زندگی رو می بازه . و کبوتر با سنگی که دل

مهربونی داره جانش رو می بازه و این وسط سنگ دل سنگ و ظالم

شناخته میشه .

دنیا همینه . باید سوخت و ساخت .

 

نویسنده خودم .مدیر دلی شکسته  فاطمه صادقی 

 


[ چهار شنبه 10 دی 1393 ] [ 17:41 ] [ seol ]
[ ]

عضویت

خبر دارم خبر . اگه تو وب دلی شکسته عضو بشی   . هم وبت تبلیغ میشه و هم  هفتگی کلی جوک و مطالب برات ارسال

میشه . تازه اگه ایمیل نداشته باشی . صاحب ایمیل هم میشی .

 

عکس تبلیغاتی و  کلیپ تبلیغاتی براش میسلزم و خلاصه وبش رو شلوغ می کنم . پس بدووووووووو


[ یک شنبه 7 دی 1393 ] [ 22:26 ] [ seol ]
[ ]

چسب رفاقت

 

گاهی میشه دل ادم میشکنه ،اون موقس که چسب رفاقت تکه های خرد

شده دل رو مثل اولش بچسبونه .اما اون قلب . قلب سابق نیست.

گاهی میشه که غم دل تنگی دل رو فشرده و تنگ می کنه .اونقدرکه

نتونی از یادشون بگذری . اون وقته که چاقوی شادی ،غم ها رو از

دلت می بره. اما اونا فراموش شدنی نیستن.باید یادشون بود.

گاهی میشه که ادم دوستدار دوستش می شه . اون موقس که چسب

دوستی پایه دوستی رو محکم می کنه و ما همیشه دوست خواهیم ماند.

 نویسنده خودم دلشکسته

 

 

 


[ یک شنبه 30 آذر 1393 ] [ 20:51 ] [ seol ]
[ ]

عکس عاشقانه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 22:24 ] [ seol ]
[ ]

کوتاه اما زیبا

 

غروب دل انگیز خورشید را می بینی ؟

او هر روز به خاطرمعشوقه اش دنیا بیدار می شود .

و شب ها با لالایی دنیا به خواب می رود .

خورشید هنگام غروب عاشق تر از همیشه است .

تو نیز می توانی حس عاشقی را در غروب افتاب اشکار کنی .

تا عشق تازه عشق شود .

 

نویسنده : خودم . دلشکسته


[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 22:19 ] [ seol ]
[ ]

عضویت

ی خبر داغ به دلی شکسته ها  به امید خدا قراره ی چت روم برای این وب داشته باشیم.

نظر شما چیه ؟

 


 


 


[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 22:8 ] [ seol ]
[ ]

یکی هس تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه

نمی خوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

ی کاغذ ی خودکاردوباره  شده همدم این دل دیوونه

ی نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه

ی روز همین جا توی اتاقم ی دفه رفت داره میره

چیزی نگفتم اخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه می کردم درو که می بست

می دونستم که میمیرم

اون عزیزم بود .

نمی تونستم جلوی راشو بگیرم

می ترسم ی روزی برسه که اون نبینم بمیرم تنها

خدایا کمک کن نمی خوام بدونه دارم جون می کنم اینجا

سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار

دوباره نمی خوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار

میوزیکند ارنج بوی مرتضی پاشایی

 

روحش شاد

 


[ جمعه 14 آذر 1393 ] [ 17:51 ] [ seol ]
[ ]

قلبم امید می خواهد

قلبم امید می خواهد

قلبم امید می خواهد ،امیدی از جنس نور

امیدی باشد از جنس سرور

امیدی از جنس شادمانی

به خوبی و جاودانی

جاودان باش ای قلب

شادان باش ای قلب

برای یک امید

امیدوار باش ای قلب

عشق و غم را بچش

اینها طعم زندگیست

زندگی را قدر دان

این نعمت بندگیست .

بندگی را حس کن

این احساس رهاییست

رهایی ز شیطان و بلا

نجات ده خود را از خفا

محبت را هدیه کن

قلب مردم را از غم و اندوه

پاک و سازگار کن

نعمت را قدر دان

تا شوی رستگار

تا باشی در بهشت

عزیز پروردگار .

 

 

پایان


[ یک شنبه 18 آبان 1393 ] [ 20:56 ] [ seol ]
[ ]

رد اشکام روی گونه

خواب به چشام نمیاد

اگه بری منو تنها بزاری

دلمو نشکن

ی روز ی میبینی که منو نداری  

میشی دل تنگم

ی روز میاد کم میاری

بازی نده دلمو

یکی یروز  تورو به بازی میگیره

اونی که می خواد

میره و واسه یکی دیگه میمیره

با غم فردا

تورو جا میزاره میره

رد اشکام روی گونه

منو اروم نمیزاره

چی میشه دله سنگ تو ی بار درد منو یادش بیاره

رد اشکام روی گونه منو اروم نمیزاره

چی میشه دله سنگ تو  ی بار درد منو یادش بیاره

 

 

 


[ پنج شنبه 1 آبان 1393 ] [ 18:9 ] [ seol ]
[ ]

عشق واقعی


داستان كوتاه : عشق واقعی

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود ......

 

منبع :بهاریست


[ یک شنبه 16 شهريور 1393 ] [ 1:21 ] [ seol ]
[ ]

پیامک های عاشقانه

 

 

عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو / عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام .

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...

روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد...

هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم...

ماه بعد شانسی به دلم نشستی

و

حالا سالهاست یواشکی دوست دارم

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم / کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم .

 

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت

بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد

بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است

هرچه عاشق زارتر معشوق از او بیزارتر . . .

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی

اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی

تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق

آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . .

 

 


[ یک شنبه 16 شهريور 1393 ] [ 1:9 ] [ seol ]
[ ]

غرور همان حسی که باعث بدبختی شد

این مطلب فقط برای اعضا میباشد . پس از ثبت نام میتوانی ان را مشاهده کنید .

 

این مطلب به شما کمک می کند تا غرور بیخودی خود را کنار بگذارید و مثل یک انسان معمولی باشید .


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:44 ] [ seol ]
[ ]

اینجانب دنیا و انتقام جویی

همیشه این شعر رو با خودم زمزمه می کنم: اهای دنیا دنیا دنیا دلم ویرونه ی دستای تو دنیا ،

توی بازی زمونه شدم تنها نفرین به تو دنیای بی وفا.

اون وقت دنیا اخمی میکنه و جواب میده : من باعث درد و رنج شما نشدم . شما انسان ها هستید 

که دنیا رو برای خودتون بد می کنید . دستای من کارهای بظاهر خوب ولی بد شما هستند . 

این دنیا خاموشه اما کلی چراغ روشن هست . ولی ادما چراغ ها رو با کار های شیطانی باعث 

خاموشی دل انسانها میشن . 

امان از ادمایی که چشم ندارن دوستشون رو با ی نفر دیگه ببینن.

از این ادما قلب من به خشم می گیره . 

وای امان . امان از این دوست ها که در واقع دوست نیستند و طمع گرند ومی خوان دوستشونذفقط با اونا باشه .

أه ، از این  انسان ها تنفر شدیدی دارم . 

روزی می رسه که اینحلنب دنیا انتقام خودم رو از این ادم ها بگیرم .

 

 

 

 

 

 

 

 

پایان


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:24 ] [ seol ]
[ ]

چسب رفاقت

گاهی میشه ، دل ادم بشکنه . اون موقس که چسب رفاقت تکه های خرد شده دل رو مثل اولش 

بچسبونه. اما اون قلب ، قلب سابق نیست . 

گاهی میشه که غم دلتنگی دل رو فشرده میکنه . اونقدر که نتونی از یادشون بگذری ،او وقته که

چاقوی شادی غم ها رو از دلت می بره . 

اما اونا فراموش شدنی نیستن . باید به یادشون بود .

اهی میشه که ادم دوستدار دوستش می شه .

اون موقس که چسب رفاقت پایه دوستی رو محکم می کنه و ما همیشه دوست خواهیم ماند .

 

 

 

ایان

 


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:14 ] [ seol ]
[ ]

عشق حقیقی

روزی بود و روزگاری بود . سردی پاییز به جنگل غلبه کرده بود و برگان سبز و عاشق درختان را زرد و پژمرده کرده بود . 

پاییز به قلب انسان ها نیز غلبه کرده است . ساکن گوشه ای لم داده بود و به برگان عاشق پاییز  که دستان خود را به باد می دادند ، مینگریست

او تنها بود . تنهای تنها . جلو تر رفت ، دختر دیگری روی ثندلی نم ناک باران  نشسته بود .

انگار پاییز افسوس اور به او هم غلبه کرده بود .

پیشش رفت و با سکوت و خجالت کنار او نشست . 

وبه این ترتیب بود که انها عاشقان حقیقی یک دیگر شدند . 

و عشق را به خقیقت معن کردند.

 

 

 

 

پایان

 

 

 

 

 

 


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:1 ] [ seol ]
[ ]

عکس های مختلف love

عکس های  دوستت دارم . که توسط خودم ساخته شده . در اینجا به نمایش گذاشته شده اند . ♣

♥♥♥♥♥

                                                       بوسهبوسه


    

 

 

 

 

  


[ چهار شنبه 11 تير 1393 ] [ 21:50 ] [ seol ]
[ ]

عکس های مختلف love


[ چهار شنبه 11 تير 1393 ] [ 21:46 ] [ seol ]
[ ]

اشک

اشک ریز ارام وزیبا              بگذار دلت ارام باشد

ازهرگونه غمی دلت یک رنگ و ازاد باشد .

دلم غم و شادی مخلوط دارد .        چه کنم که دلم یکی شمارد .

نه شود غم و اندوه و شوق باهم و همراه         نه شود غم و اندوه در دل تنها

پس چکنم من در کاسه ی غم                    چه کنم در چشمه ی نم نم

چشمانم کاسه خون شده                        دنیایم خیلی دگرگون شده

شادی برایم دشوارو سخت                  نرسم هرگز به ارزوی دوردست

خدایا نجات ده مرا از رنج و سختی          دگر نشوم در غم گرفتار 

 

خجالتی


[ چهار شنبه 11 تير 1393 ] [ 19:9 ] [ seol ]
[ ]

دانه برف و مرگی برای خورشید

      

دانه برف و مرگی برای خورشید

روزی از روز های گرم و سوزناک تابستان ، که همه از

گرمایش اعتراض داشتند. دانه های برف زیر نور افتاب دراز

کشیده بود و کم کم اب می شد.

برگ های بهاری از او می پرسیدند : چرا زیر افتاب دراز

کشیده ای ؟

تو باید به یک جای سرد بروی تا زنده بمانی .

اما برف جواب داد :من خورشید را دوست دارم .می خواهم

خورشید را از نزدیک ببینم.

اما هرچه برگ ها ودرختان  اورا نصیحت کردند

گوش نکرد و حرف خودش را زد.

در پایان او آب شد و به آسمان رفت ولی به پیش خورشید نرفت.

بلکه بالا تر از خورشید  رفت.

او توی کهکشان ها گشت وگذار کرد .

تا بالاخره به خورشید رسید.

از همهی سیارات سوال کرد که ایا می تواند به پیش خورشید

برود یا نه ؟

اما همه گفتند که خطرناک است.

اما او گوشش به این حرف ها بدهکار نبود.

انقدر رفت تا به خورشید فروزان مغرور رسید.

دانه برف خورشید را صدا زد : اهای خورشید سلام ،من به

دیدار تو این همه راه را پشت سر گذاشته ام .

خورشید فریاد کشید : چطور جرئت می کنی من را خورشید

صدا کنی ؟

من جناب خورشید ، سلطان سیارات هستم .

برف با خنده جواب داد: خورشید شوخی نکن .

خورشید عصبانی شدو دانه برف ذا به داخل خود کشید واورا

ذوب کرد.

و دانه برف ما به خاطر خورشید مغرور  جانش را فدا کرد.

 

 

 

 

 

 

پایان


[ چهار شنبه 11 تير 1393 ] [ 18:50 ] [ seol ]
[ ]

 

             


[ سه شنبه 10 تير 1393 ] [ 20:7 ] [ seol ]
[ ]

عکس براتون اوردم عکس طبیعت . که نشون میده خدا چقدر عاشق تمام بنده ها و افریده هاشه .


[ سه شنبه 10 تير 1393 ] [ 19:59 ] [ seol ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 15%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 67px; HEIGHT: 531px" scrollAmount=4 scrollDelay=47 direction=down height=531>src=" دلم را به چه کس دادم
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 14%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 110px; HEIGHT: 559px" scrollAmount=2 scrollDelay=11 direction=down height=559>src=" دلم را به چه کس دادم
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 59%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 35px; HEIGHT: 610px" scrollAmount=3 scrollDelay=7 direction=down height=610>src=" دلم را به چه کس دادم
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 83%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 25px; HEIGHT: 583px" scrollAmount=5 scrollDelay=16 direction=down height=583>src=" دلم را به چه کس دادم
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 91%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 64px; HEIGHT: 516px" scrollDelay=47 direction=down height=516>src=" دلم را به چه کس دادم
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 13%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 58px; HEIGHT: 521px" scrollAmount=2 scrollDelay=50 direction=down height=521>src=" دلم را به چه کس دادم
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ