عضویت

ی خبر داغ به دلی شکسته ها  به امید خدا قراره ی چت روم برای این وب داشته باشیم.

نظر شما چیه ؟

 


 


 


[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 22:8 ] [ seol ]
[ ]

یکی هس تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه

نمی خوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

ی کاغذ ی خودکاردوباره  شده همدم این دل دیوونه

ی نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه

ی روز همین جا توی اتاقم ی دفه رفت داره میره

چیزی نگفتم اخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه می کردم درو که می بست

می دونستم که میمیرم

اون عزیزم بود .

نمی تونستم جلوی راشو بگیرم

می ترسم ی روزی برسه که اون نبینم بمیرم تنها

خدایا کمک کن نمی خوام بدونه دارم جون می کنم اینجا

سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار

دوباره نمی خوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار

میوزیکند ارنج بوی مرتضی پاشایی

 

روحش شاد

 


[ جمعه 14 آذر 1393 ] [ 17:51 ] [ seol ]
[ ]

قلبم امید می خواهد

قلبم امید می خواهد

قلبم امید می خواهد ،امیدی از جنس نور

امیدی باشد از جنس سرور

امیدی از جنس شادمانی

به خوبی و جاودانی

جاودان باش ای قلب

شادان باش ای قلب

برای یک امید

امیدوار باش ای قلب

عشق و غم را بچش

اینها طعم زندگیست

زندگی را قدر دان

این نعمت بندگیست .

بندگی را حس کن

این احساس رهاییست

رهایی ز شیطان و بلا

نجات ده خود را از خفا

محبت را هدیه کن

قلب مردم را از غم و اندوه

پاک و سازگار کن

نعمت را قدر دان

تا شوی رستگار

تا باشی در بهشت

عزیز پروردگار .

 

 

پایان


[ یک شنبه 18 آبان 1393 ] [ 20:56 ] [ seol ]
[ ]

رد اشکام روی گونه

خواب به چشام نمیاد

اگه بری منو تنها بزاری

دلمو نشکن

ی روز ی میبینی که منو نداری  

میشی دل تنگم

ی روز میاد کم میاری

بازی نده دلمو

یکی یروز  تورو به بازی میگیره

اونی که می خواد

میره و واسه یکی دیگه میمیره

با غم فردا

تورو جا میزاره میره

رد اشکام روی گونه

منو اروم نمیزاره

چی میشه دله سنگ تو ی بار درد منو یادش بیاره

رد اشکام روی گونه منو اروم نمیزاره

چی میشه دله سنگ تو  ی بار درد منو یادش بیاره

 

 

 


[ پنج شنبه 1 آبان 1393 ] [ 18:9 ] [ seol ]
[ ]

عشق واقعی


داستان كوتاه : عشق واقعی

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود ......

 

منبع :بهاریست


[ یک شنبه 16 شهريور 1393 ] [ 1:21 ] [ seol ]
[ ]

پیامک های عاشقانه

 

 

عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو / عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام .

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...

روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد...

هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم...

ماه بعد شانسی به دلم نشستی

و

حالا سالهاست یواشکی دوست دارم

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم / کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم .

 

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت

بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد

بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است

هرچه عاشق زارتر معشوق از او بیزارتر . . .

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی

اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی

تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم

 

 

 

*************پیامک های عاشقانه*************

 

 

 

من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق

آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . .

 

 


[ یک شنبه 16 شهريور 1393 ] [ 1:9 ] [ seol ]
[ ]

غرور همان حسی که باعث بدبختی شد

این مطلب فقط برای اعضا میباشد . پس از ثبت نام میتوانی ان را مشاهده کنید .

 

این مطلب به شما کمک می کند تا غرور بیخودی خود را کنار بگذارید و مثل یک انسان معمولی باشید .


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:44 ] [ seol ]
[ ]

اینجانب دنیا و انتقام جویی

همیشه این شعر رو با خودم زمزمه می کنم: اهای دنیا دنیا دنیا دلم ویرونه ی دستای تو دنیا ،

توی بازی زمونه شدم تنها نفرین به تو دنیای بی وفا.

اون وقت دنیا اخمی میکنه و جواب میده : من باعث درد و رنج شما نشدم . شما انسان ها هستید 

که دنیا رو برای خودتون بد می کنید . دستای من کارهای بظاهر خوب ولی بد شما هستند . 

این دنیا خاموشه اما کلی چراغ روشن هست . ولی ادما چراغ ها رو با کار های شیطانی باعث 

خاموشی دل انسانها میشن . 

امان از ادمایی که چشم ندارن دوستشون رو با ی نفر دیگه ببینن.

از این ادما قلب من به خشم می گیره . 

وای امان . امان از این دوست ها که در واقع دوست نیستند و طمع گرند ومی خوان دوستشونذفقط با اونا باشه .

أه ، از این  انسان ها تنفر شدیدی دارم . 

روزی می رسه که اینحلنب دنیا انتقام خودم رو از این ادم ها بگیرم .

 

 

 

 

 

 

 

 

پایان


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:24 ] [ seol ]
[ ]

چسب رفاقت

گاهی میشه ، دل ادم بشکنه . اون موقس که چسب رفاقت تکه های خرد شده دل رو مثل اولش 

بچسبونه. اما اون قلب ، قلب سابق نیست . 

گاهی میشه که غم دلتنگی دل رو فشرده میکنه . اونقدر که نتونی از یادشون بگذری ،او وقته که

چاقوی شادی غم ها رو از دلت می بره . 

اما اونا فراموش شدنی نیستن . باید به یادشون بود .

اهی میشه که ادم دوستدار دوستش می شه .

اون موقس که چسب رفاقت پایه دوستی رو محکم می کنه و ما همیشه دوست خواهیم ماند .

 

 

 

ایان

 


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:14 ] [ seol ]
[ ]

عشق حقیقی

روزی بود و روزگاری بود . سردی پاییز به جنگل غلبه کرده بود و برگان سبز و عاشق درختان را زرد و پژمرده کرده بود . 

پاییز به قلب انسان ها نیز غلبه کرده است . ساکن گوشه ای لم داده بود و به برگان عاشق پاییز  که دستان خود را به باد می دادند ، مینگریست

او تنها بود . تنهای تنها . جلو تر رفت ، دختر دیگری روی ثندلی نم ناک باران  نشسته بود .

انگار پاییز افسوس اور به او هم غلبه کرده بود .

پیشش رفت و با سکوت و خجالت کنار او نشست . 

وبه این ترتیب بود که انها عاشقان حقیقی یک دیگر شدند . 

و عشق را به خقیقت معن کردند.

 

 

 

 

پایان

 

 

 

 

 

 


[ پنج شنبه 12 تير 1393 ] [ 5:1 ] [ seol ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 15%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 67px; HEIGHT: 531px" scrollAmount=4 scrollDelay=47 direction=down height=531>src=" دلی شکسته
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 14%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 110px; HEIGHT: 559px" scrollAmount=2 scrollDelay=11 direction=down height=559>src=" دلی شکسته
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 59%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 35px; HEIGHT: 610px" scrollAmount=3 scrollDelay=7 direction=down height=610>src=" دلی شکسته
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 83%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 25px; HEIGHT: 583px" scrollAmount=5 scrollDelay=16 direction=down height=583>src=" دلی شکسته
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 91%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 64px; HEIGHT: 516px" scrollDelay=47 direction=down height=516>src=" دلی شکسته
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ
" border=0> style="LEFT: 13%; WIDTH: 46px; POSITION: absolute; TOP: 58px; HEIGHT: 521px" scrollAmount=2 scrollDelay=50 direction=down height=521>src=" دلی شکسته
ÊÇÑíÎ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | äæíÓäÏå : <-PostAuthor->
<-PostContent->
ÈэÓȝåÇ: <-TagName->

ÇÏÇãå ãØáÈ